معنی حرام خواری - جستجوی لغت در جدول جو

حرام خواری

لغت نامه دهخدا

بسیار خواری، پرخوری، برای مثال همچو خمار است درد تو که نگردد جز به گران خواری شراب شکسته (سیف اسفرنگ- مجمع الفرس - گران خوار)

فرهنگ فارسی عمید

حرام خوار

آنکه مال حرام می خورد، کسی که آنچه را خوردنش شرعاً منع شده است می خورد

فرهنگ فارسی عمید

حرام خوار

(دَ / دِ)

حرام خور: علما بر مراد ظالمان و فاسقان سخن گویند و حرام خوار و بی پرهیز شوند. (قصص الانبیاء جویری ص 13)

لغت نامه دهخدا

حرام خورگی

(حَ خوَ / خُ رَ / رِ)

عمل حرام خوردن: و بدان واسطه عوانان و سرهنگان... کوتاه دست شوند و از آن حرام خورگی بی بهره شوند. رجوع به تاریخ غازانی ص 259 شود

لغت نامه دهخدا

طعام خواری

(طَ خوا / خا)

غذا خوردن. طعام خوردن:
زینسان که منم بدین نزاری
مستغنیم از طعام خواری.
نظامی

لغت نامه دهخدا

گران خواری

(گِ خوا / خا)

پرخواری. (آنندراج). بسیارنوشی:
همچو خمار است درد توکه نگردد
جز به گران خواری شراب شکسته.
سیف اسفرنگ (از آنندراج)

لغت نامه دهخدا

مردم خواری

(مَ دُ خوا / خا)

آدم خواری. خوردن گوشت آدمیزاد. عمل مردم خوار. رجوع به مردم خوار شود

لغت نامه دهخدا

حرامخواره

(شُ /شَ دَ / دِ)

حرام خوار: حرام خور:
چو مستحلاّن شوم و حرامخواره نه ایم
از این سبب همه ساله اسیر حرمانیم.
مسعودسعد (دیوان چ نوریان ص 507)

لغت نامه دهخدا

حرام خوار

آنکه مال حرام بخورد

فرهنگ لغت هوشیار

گران خواری

بسیار خواری پرخوری شکم پرستی، باده گساری بسیار بسیار نوشی: همچو خمار است درد تو که نگردد جز بگران خواری شراب شکسته. (سیف اسفرنگ)

فرهنگ لغت هوشیار

مردم خواری

تغذیه از گوشت آدمی آدم خوری

فرهنگ لغت هوشیار

حرامخوار

آتشخوار نبوم به بر مغانمغرور - آتشخواری ز آب انگور (خاقانی)

فرهنگ لغت هوشیار

حرام خوار

((~. خا))

کسی که مال حرام می خورد، رشوه خوار، رشوه گیر، مفت خور، تنبل

فرهنگ فارسی معین

حرام خوار

حرام خواره، حرام خور، حرام لقمه، حرام توشه، حرام روزی

فرهنگ واژه مترادف متضاد

معنی حرام خواری - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما